محمد آلطاها- کارشناس بازار سرمایه: در شرایطی که طی سه ماه اخیر قیمتها در بازار ارز پی در پی در حال رکوردشکنی هستند، تعداد زیادی از مسئولان و مقامات رسمی مدعی شدهاند که عامل اصلی این سیر افزایشی قیمت ارز روند اعتراضات ماههای اخیر بوده. به عبارتی آنها تاکید دارند که اگر کشور وارد این شرایط نا آرام نمیشد اکنون قیمت ارز وضعیت دیگری را داشت و دولت موفق به مهار آن شده بود.
بازتابهای فضای مجازی نشان میدهد که این گزاره توسط افکار عمومی چندان مورد پذیرش قرار نگرفته است. اما از نظر فنی چقدر میتوان این گزاره را جدی دانست و پذیرفت که عامل خارج شدن مهار بازار ارز از کنترل دولت، اعتراضات اخیر است؟
برای بررسی دلایل افزایش بیسابقه نرخ ارز، باید مؤلفههای زیادی را در نظر گرفت تا بتوان به یک نتیجهگیری منطقی رسید. ابتدا باید دید دلایل بنیادی افزایش نرخ ارز چیست و چه تاثیری دارد؟
یکی از مفاهیم علم اقتصاد چرخه اقتصادی خانوار است؛ یعنی پولی که بین خانوار، بازار کار، بنگاههای اقتصادی، بازار عرضه کالا و خدمات میچرخد و در نهایت به خانوار بازگرداننده میشود.
هدف این است که خانوار بتواند درآمدزایی کافی داشته باشد تا با چرخش بنگاههای اقتصادی، در نهایت باعث رونق تولید شود. مازاد درآمد هم میتواند وارد بازار سرمایه و بانکها شود. دولتها نیز با گرفتن مالیات و هزینههای نظارتی مخارج خود را تامین کنند، با استفاده از شاخصهای اقتصادی، تورم را میسنجند و با سیاستهای پولی مانند تغییر نرخ بهره آن را کنترل میکنند. اما در نهایت اقتصادی سالم است که بالانس صادراتی آن مثبت باشد و بتواند سود حاصله را وارد بازار سرمایه کشور کند. در حقیقت کشوری موفق است که بتواند با دنیا درهم تنیدگی اقتصادی ایجاد کند.
اقتصاددانان روشهای بسیاری برای محاسبه نرخ ارز معرفی میکنند که لازم است به آنها اشاره کنیم:
روش اول استفاده از اختلاف تورم در دو کشوری است که قرار است مورد بررسی قرار گیرند.
روش دوم بدست آوردن قیمت واقعی ارز استفاده از اختلاف رشد نقدینگی و رشد تولید ناخالص داخلی است.
روش سوم و بهتری که برای بدست آوردن قیمت واقعی ارز استفاده میشود، استفاده از شاخص قیمت کالا و خدمات است. در این روش ابتدا شاخص قیمت کالا و خدمات هر کدام از کشورهای مدنظر را بر حسب سال پایه مشخص به دست میآورند.
برای بدست آوردن نرخ ارز واقعی با استفاده از این روش ابتدا نسبت شاخص قیمت کالا و خدمات در داخل را به شاخص قیمت کالا و خدمات کشور مورد نظر حساب میکنند و سپس نرخ ارز اسمی در بازار را ضرب در نسبت به دست آمده خواهند کرد.
بررسی وضعیت کشور گویای اینست که حضور چینیها در عربستان و امارات و صدور ۲ بیانیه درباره ایران، جایگزینی نفت ایران با روسیه در بازارها، توقف مذاکرات برجام، کسری بودجه دولت، افت صادرات پتروشیمی به دلیل قطعی گاز، سیاستهای اشتباه مالی و چاپ پول، تقاضا برای دلار به علت روزهای پایانی ۲۰۲۲ باعث شده چرخه اقتصادی نتواند بصورت کامل انجام شود.
از سوی دیگر در حالیکه عدهای از معاملهگران دلار در انتظار نتایج سفر نمایندگان آژانس به تهران هستند؛ میخائیل اولیانوف گفته انتظاری برای پیشرفت در این سفر وجود ندارد.
نماینده روسیه همچینین گفته است: "که مذاکرات برجام برای نیمه دوم نوامبر برنامهریزی شده بود، اما قطعنامه «نابه موقع و معکوس» که ایالات متحده، بریتانیا، آلمان و فرانسه در جلسه شورای حکام آژانس برای اعمال فشار بر ایران تصویب کردند، مذاکرات را به تعویق انداخته است."
حال که ۵۰۰ روز از روی کار آمدن دولت سیزدهم میگذرد. برخی کارشناسان انتظار داشتند یکدست شدن حاکمیت، ظرفیت و اراده حل معضلات کلیدی کشور را در سطوح عالی نظام ایجاد کند.
از سوی دیگر صالحآبادی، رئیس کل بانک مرکزی در نشست خبری ۲۷ آذر گفت: "آنچه مهم است ایجاد آرامش عمومی در فضای جامعه است. نگفتم تنها دلیل افزایش نرخ ارز ناآرامیها بوده بلکه عاملی اثرگذار بوده است. همه بازارها مثل بورس و ارز متاثر از عوامل مختلفی است و نمی توان اثر موضوعات مختلف را نادیده گرفت."
این اعتراف صالح آبادی را میتوان نکته مثبتی دانست که رئیس کل بانک مرکزی درک درستی از دلایل افزایش نرخ ارز رسیده است و مانند بعضی تحلیلگران سیاسی اعتراضات اخیر را علت اصلی نمیداند. از سوی دیگر گفته می شود نرخ حواله درهم آرایش صعودی به خود گرفته و به یک مرز حساس رسیده است. مجموع این عوامل باعث شده سطح انتظارات برای اسکناس آمریکایی در تهران افزایش یابد.
برای بررسی دقیقتر دلایل افزایش نرخ ارز نباید از مباحث تکنیکال غافل شد. بررسی تکنیکال چارت دلار با یک نگاه ساده به ما میگوید در نقطه عطف مهمی از چارت هستیم. اگر دلار مقاومت روانی ۴۰ هزار تومان را بشکند و خود را بالای آن تثبیت کند اوضاع بحرانیتر خواهد شد و باید منتظر قیمت های بالاتر برای دلار بود.
از طرفی خلاء های قیمتی در چارت دلار دیده میشود که میتوان اصلاح قیمت را در گام اول تا محدوده ۳۷ هزار و در گام دوم تا محدوده ۳۵ هزار محتمل دانست.
مجموعه همه مؤلفههای ذکر شده بر قیمت ارز موثر است. بنابراین اینکه عدهای صرفا ناآرامیهای اخیر را دلیل افزایش نرخ دلار میدانند و نه بخش کوچکی از آن، نشان از نبود نگاه درست و واقعی درباره شرایط اقتصادی کشور دارد.
در آخر ذکر این نکته بسیار مهم به نظر میرسد که اختلاف قیمت دلار در سامانه نیما و بازار آزاد، و همچنین عدم به رسمیت شناختن قیمت بازار آزاد توسط بانک مرکزی از دیگر مشکلات ارزی در کشور است و روزهای آینده با توجه به وضعیت حساس نمودار دلار و وضعیت مذاکرات قیمت دلار مسیر خود را خواهد شناخت.